twilight
new moon.breaking dawn.eclipse
فوکس: خانم استوارت،سپیده دم بخش دوم،حماسه ی خون آشامی که هم شما رو مشهور کرد و هم پولدار تموم شد! الان حس خلاصی دارید یا ناراحتی که بالاخره تموم شده؟
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط:
کریس : هردو !بعد از موفقیت بسیار
فوکس:اول از همه، تو یک شبه تبدیل به یه الگو و نمونه ی جهانی شدی!چطوری در سن 17 سالگی تونستی با این مسئله و این همه توجه کنار بیای؟
کریس : "این شوک همه ی مارو گرفته بود ... هممون سورپرایز شده بودیم!طرفدار ها کم کم دیوانه وار رفتار میکردند و خیلی زود ما مجبور شدیم برای خودمون بادیگارد بگیریم.خیلی دیوونه کننده بود.جنیفر لاورنس ،بازیگر فیلم بازی گرسنگی که الان دقیقا تو همین وضعیت قرار داره از من خواست تا کمکش کنم که چجوری از پس این شرایط بربیاد! من بهش گفتم: ازش لذت ببر و همزمان ارزش هایی که برات مهم هستن رو به خودت یادآوری کن!"
فوکس:آیا این شوک بزرگ،از نظر جسمی هم روی شما تاثیری گذاشت؟
کریس: "البته،در واقع هیچ کس آمادگیشو نداشت!ما برای تبلیغات فیلم به دور دنیا سفر کردیم،هر جا ما خودمونو نشون میدادیم، جمعیت زیادی که دیوانه وار جیغ میزدن دنبال ما میدویدند.خیلی چاپلوسانه بود اما همزمان خیلی ترسناک هم بود.بعضی وقت ها که من واقعا میترسیدم!
فوکس:پس تو ساخته شدی و به بازار عرضه شدی؟
کریس : " خب در واقع فیلم ساخته شد!در واقعا ما هم یه جورایی همین طوری بودیم!ما دستورات و راهنمایی ها رو دنبال میکردیم!
فوکس: تو رو اغلب با کلماتی مثل خشک و چوبی یا مغرور و افاده ای توصیف میکنند.تو ی اینترنت هم توهین های زیادی بهت میشه!آیا از اینا اطلاع داشتی؟
کریس: " اون اوایل من گاهی وارد فروم های طرفداران میشدم،برای آماده سازی نقش بلا! خیلی زود فهمیدم که این یه اشتباهه!من تقریبا همه جور چیزی راجب خودم میخوندم و خیلی زود تصمیم گرفتم که اون ها رو به حال خودشون بزارم!من درک میکنم با این حال وقتی که برخی از رسانه ها از من با نام چوبی ذکر میکردند،من اضطراب وحشتناکی توی اولین مصاحبه هام داشتم ولی خب الان خیلی خیلی بهتر شده این اضطرابم !."
فوکس: چه چیزی در این راه به شما کمک بیشتری کرد؟
کریس: "من چیزای زیادی از راب یاد گرفتم!برای اون خیلی راحت تر بود تا با طرفدار ها و رسانه ها روبه رو بشه!حتی از همون اول!در واقع،در تمام این سال ها راب بزرگ ترین حامی من بود!"
فوکس: مسابقه های استعداد یابی خیلی پر رونق هستند!افراد زیادی دلشون میخواد که به یک فرد مشهور تبدیل بشوند.این حرف رو درک میکنی؟
کریس: "دلایل زیادی وجود داره که چرا مردم به همچین برنامه هایی توجه میکنند!(برنامه های استعداد یابی).بعضی از اون ها واقعا استعداد دارند،اون ها میخوان استعدادشون رو نشون بدن و اگر شد در اون حرفه ای بشن!اگر شانسی پیدا کنند! بقیه توی یه دنیای خیالی زندگی میکنند.من هیچوقت نمیخواستم یه بازیگر بشم تا به یه فرد مشهور تبدیل بشم!افرادی که خارج از این توهمات زندگی میکنند حتما احساس ناخوشایندی خواهند داشت! اینجور به نظر میرسه که برای مشهور شدن ارزششو داره که هرکاری رو انجام بدی!اون ها احتمالا وقتی ببینند که تو این راه باید زندگی شخصیشون رو فدا کنند حتما نظرشون تغییر میکنه!!!
فوکس: شما زندگی شخصیتون رو در ابهام نگه میدارید که البته همیشه هم موفق نمیشید!
کریس: "من الان خیلی چیزا برای از دست دادن دارم.همین باعث میشه من زندگی خصوصیم رو که شامل کارایی که توی خونه انجام میدم یا اینکه با کی قرار میذارم رو پیش خودم نگه دارم!این چیزا برای من مقدس هستند!ما نباید زندگی خصوصیمون رو در راه شغلمون فنا کنیم!این چیزیه که من خیلی زود یاد گرفتم،البته بخاطر جو توایلایت هم هست!!!
فوکس: این خیلی سخته که بعد از همه ی اتفاقاتی که طی چند ماه گذشته افتاده،با رابرت پتینسون توی تور های تبلیغاتی شرکت کنی؟
کریس: "نه،ما خوب هستیم!!!"
فوکس: خیلی براتون راحت تره نقش یه زوج رو بازی کنید وقتی در خارج از فیلم برداری هم در رابطه هستید؟
کریس: " در واقع آخرش ما فقط روی نقش هامون تمرکز میکنیم که زیاد از واقعیت دور نیستند.منظورم اینه که راب نقش یه خون آشام رو بازی میکنه.اون لنز قرمز روی چشمشه و گریم میشه ! پس شما اینجور فکر نمیکنید که :اوه،اون رابه که اونجاست!سر صحنه من فقط اونو به چشم ادوارد میبینم!همون خون آشامه !!!
فوکس: آیا تو این شیفتگی عظیم نسبت به خون آشام ها رو درک میکنی؟
کریس: "یه جورایی.این مثل یه دنیای خیالی میمونه.دخترای جوون عاشق خون آشامی میشن که میتونه باهاشون در فراز جنگل پرواز کنه!!!طرف مث یه سوپرقهرمان میمونه!من میتونم درک کنم که به خصوصی افراد جوان دوست دارن خودشونو با همچین افکاری غرق کنند.قبلنا زن ها دوست داشتن که یه شاهزاده با اسب سفید بیاد دنبالشون.این دوره زمونه فقط خون آشام وجود داره!اما در آخر همش به جاودانگی در عشق ختم میشه!
فوکس: هری پاتر،توایلایت، هانگر گیمز ،آیا میل به دنیای فانتزی مشکل بزرگ جامعه کنونی نیست؟
کریس: "این همون چیزیه که سینما رو 100 ساله در برگرفته!وقتی واقعیت کمی پیچیده تر میشه،فیلم های فانتزی رونق و خوش آمد گویی بیشتری پیدا میکنه!ما همیشه از خودمون میپرسیدیم چرا حماسه(توایلایت) اینقدر موفق بود؟ما مردم رو به سمت دنیایی جذب کردیم که غیر ممکن در اون ممکن شد.بلا نوزاد خون آشامی رو دنیا آورد در حالی که خودش انسان بود و در نهایت توی یه موقعیت اضطراری خودش هم تبدیل به خون اشام شد.توی یه روز بد شاید منم دلم بخواد خودم رو درگیر یه چنین دنیای فانتزی بکنم!به نظر وسوسه کننده میاد.نه؟
فوکس: تو خودت رمان های فانتزی میخونی؟
کریس: " من کلاسیک رو ترجیح میدم.هنرمندایی مثل آلبرت کامیوز و جان اشتاین بک منو تحت تاثیر قرار میدن!!!"
فوکس : تو یه زمانی نمیخواستی در ادبیات ادامه تحصیل بدی؟
کریس: "این دقیقا همون چیزیه که من میخوام در آینده انجام بدم.من بعد از کلاس هشتم مدرسه رو رها کردم.اون موقع بدلایل شخصی دوست داشتم از طریق اینترنت ادامه تحصیل بدم و فارق التحصیل بشم.ایده ی برگشتن به مدرسه وقتی منتفی شد که من فهمیدم میتونم موفقیت های بیشتری در زمینه بازیگری بدست بیارم.من میخوام که بازیگر بهتری باشم.این چیزی بود که من از بازی در توایلایت فهمیدم!من هنوز استعدادای زیادی برای پرورش دادن دارم!!!
برچسبها:
قالب ساز آنلاین |